درخشش در جشنواره رضوی

ساخت وبلاگ
الناز صبح از خواب بیدار شد با عجله به طرف دستشویی می رفت که مادر گفت: صبح بخیر دخترم کجا؟ مدرسه تعطیله بگیر بخواب.الناز گفت: تعطیل واسه چی؟ مادر گفت: برو حیاطو ببین! الناز دوید کنار پنجره و دید همه جا سفید سفید شده است. از خوشحالی بالا و پایین پرید، درخشش در جشنواره رضوی...ادامه مطلب
ما را در سایت درخشش در جشنواره رضوی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kanoonsina بازدید : 46 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 15:05

از آن روز کار آن ها این شده بود که به بچه هایشان برسند، به آن ها آب  می دادند، غذا می دادند، با برگهایشان سایه بان می شدند تا نور خورشید اذیتشان نکند و بچه گیلاس ها هر روز بزرگتر و زیباتر می شدند. حیوانات کوچولو و پرنده ها هم هر روز پیش آن ها می آمدن درخشش در جشنواره رضوی...ادامه مطلب
ما را در سایت درخشش در جشنواره رضوی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kanoonsina بازدید : 48 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 15:05

  دلش می خواست در جنگل نشیندو شهد از غنچه و گل ها بچیند درون پیله اش چرخید و چرخید درآمد تا که دنیا را ببیند   نشستن روی گل ها کار او بود و زنبور عسل همکار او بود دو بال کوچکش را دوست دارم که در پرواز کردن یار او بود   برایم هدیه ای از آسمان داد و نق درخشش در جشنواره رضوی...ادامه مطلب
ما را در سایت درخشش در جشنواره رضوی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kanoonsina بازدید : 48 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 15:05

                                  امشب دوباره رو به ضریحت نشسته ام                                 توآسمان آبی و من یک کبوترم درخشش در جشنواره رضوی...ادامه مطلب
ما را در سایت درخشش در جشنواره رضوی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kanoonsina بازدید : 57 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 22:42

در کنار حوض بزرگ حیاط صحن، جیرجیرک تازه از تخم بیرون آمده بود. با تمام زیبایی هایی که دنیا به او داده بود، اما چیزی مبهم او را آزار می داد. او نمی توانست آواز بخواند.جیرجیرک خیلی دلش گرفته بودکه مثل هم سن و سال های خود، نمی توانست صدای مناجات اش را با خدا بشنوند. مثل باران که هر روز، روی پشت بام توی حیاط صحن، مناجات می کرد. مثل پرنده هایی که روی پشت بام حیاط صحن، مناجات می کردند و با خدا  با صدای بلند حرف می‌زدند و تکرار می کردند. این اندوه بزرگ او را می آزرد. یک شب همین طور که به آسمان خیره شده بود، ستاره ای را دید که به او نزدیک می شود.ستاره نزدیک تر شد آن قدر که می توانست تمام ذرات بدن اش را لمس کند. ستاره، انگار در گوش جیرجیرک صدایی را زمزمه کرد و بعد به آسمان برگشت. صدای اذان به گوش رسید و جیرجیرک خود را برای مناجات با خدا آماده کرد اما باز بی نتیجه بود.یک روز پروانه ی کوچکی که از کنار دیوار صحن می گذشت؛  توجه او را به خود جلب کرد. خیلی دوست داشت با او حرف بزند اما نمی توانست. دیگر از این وضع خسته شده بود که یک دفعه، حرف های ستاره را به خاطر آورد که به او گفته بود: برای رهایی از مشکل، باید نزد کسی بروی که در انتظار توست و او را در شهر آرزوها پیدا کنی. او با این که نمی دانست باید از کدام طرف برود، به راه افتاد. آن قدر به این طرف و آن طرف رفت که هم راه صحن و هم شهر آرزوها را گم درخشش در جشنواره رضوی...ادامه مطلب
ما را در سایت درخشش در جشنواره رضوی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kanoonsina بازدید : 50 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 22:42

                        

 از آن دقیقه قشنگ است چشم آهوها                                 

                                 

که دوختند به دست تو چشم هاشان را

درخشش در جشنواره رضوی...
ما را در سایت درخشش در جشنواره رضوی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kanoonsina بازدید : 73 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 22:42



ای مشرقِ جانِ ایران، روشن به خورشید نامت

              

در سوگزاران دنیا، غیر از تو عیدی ندارم



درخشش در جشنواره رضوی...
ما را در سایت درخشش در جشنواره رضوی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kanoonsina بازدید : 60 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 22:42

گشته است بهار و باغ خورشید شکفت بلبل غزلی برای گل خواهد گفت هر روز تو ای گل بهار هستی نوروز کند خدای، بی گفت و شنفت   درخشش در جشنواره رضوی...ادامه مطلب
ما را در سایت درخشش در جشنواره رضوی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kanoonsina بازدید : 63 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 22:42

 

دلتنگتم امام رضا جان

درخشش در جشنواره رضوی...
ما را در سایت درخشش در جشنواره رضوی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kanoonsina بازدید : 69 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 22:42

هفت سال بیشتر نداشتم که آرزوی رفتن به مشهد تمام فکر و ذکرم بود. خواسته‌های بسیاری داشتم که دوست داشتم آن‌ها را از امام رضا (علیه‌السلام) طلب کنم. یکی از خواسته‌ها که مهم ترین و شاید تنها خواسته‌ام بود آرزوی سفید بودن پوستم بود درخشش در جشنواره رضوی...ادامه مطلب
ما را در سایت درخشش در جشنواره رضوی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kanoonsina بازدید : 58 تاريخ : شنبه 13 آبان 1396 ساعت: 12:11